جدول جو
جدول جو

معنی گنده دزدی - جستجوی لغت در جدول جو

گنده دزدی
(گَ دَ / دِ دُ)
عمل گنده دزد. رجوع به گنده دزد شود
لغت نامه دهخدا
گنده دزدی
دزدیدن چیز هایی کم بها دله دزدی
تصویری از گنده دزدی
تصویر گنده دزدی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گَ دُ)
ده کوچکی است از دهستان مسکون بخش جبال بارز شهرستان جیرفت که در 15000 گزی جنوب خاوری مسکون و 6000 گزی خاور شوسۀ بم به سبزواران واقع شده و24 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ دُ)
دله دزد. آنکه چیزهای ناقابل را می دزدد. آنکه اشیاء کم بها را دزدد
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ دَ)
صفت گنده دم. رجوع به گنده دم شود
لغت نامه دهخدا
(گَ دَ / دِ پَ)
شغل و عمل گنده پز. رجوع به گنده پز شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از گنده دزد
تصویر گنده دزد
کسی که چیز های کم بها را دزدد دله دزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده دهنی
تصویر گنده دهنی
بدبویی دهان گنده دمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده دمی
تصویر گنده دمی
بدبویی دهان گنده دمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گنده پزی
تصویر گنده پزی
شغل و عمل گنده پز
فرهنگ لغت هوشیار